عروسی که فصلی یک بار هم خونه ی خواهر شوهر نمی رود و در مریضی های سخت بچه اش احوالی نمی پرسد ؛ چرا باید پیش مادر شوهرش دلسوزی لفظی برای خواهر شوهر کند؟
بعدا نوشت: چطوری میشه با آدمهایی که دوستشون نداریم ولی نمی خواهیم باهاشون قطع رابطه کنیم ؛بریم و بیایم؟
چطوری میشه با کسی که ازش خیری ندیدی و هیچ توقعی هم ازش نداری رفت و آمد کرد؟
واقعا دنبال یه راهکار حد وسطم.نمی خوام از این آدما بِبُرم.ولی بلد نیستم چطوری تعادل رو حفظ کنم.
پیشنهادی ندارین؟
درباره این سایت